شـــبـــانــــه
شبانه
ماه میاد تو خواب
منو میبره
کوچه به کوچه
باغِ انگوری
باغِ آلوچه
دره به دره
صحرا به صحرا
اون جا که شبا
پشتِ بیشهها
یِه پری میاد
ترسون و لرزون
پاشو میذاره
تو آبِ چشمه
شونهمیکنه
مویِ پریشون...
ماه میاد تو خواب
منو میبره
تهِ اون دره
اونجا که شبا
یکه و تنها
تکدرختِ بید
شاد و پُرامید
میکنه بهناز
دسّشو دراز
که یه ستاره
بچکه مثِ
یه چیکه بارون
به جایِ میوهش
نوکِ یه شاخهش
بشه آویزون...
ماه میاد تو خواب
منو میبره
از تویِ زندون
مثِ شبپره
با خودش بیرون،
میبره اونجا
که شبِ سیا
تا دمِ سحر
شهیدایِ شهر
با فانوسِ خون
جار میکشن
تو خیابونا
سرِ میدونا:
«ــ | عمو یادگار! |
مردِ کینهدار! | |
مستی یا هشیار | |
خوابی یا بیدار؟» |
مستیم و هشیار
شهیدایِ شهر!
خوابیم و بیدار
شهیدایِ شهر!
آخرش یه شب
ماه میاد بیرون،
از سرِ اون کوه
بالایِ دره
رویِ این میدون
رد میشه خندون
یه شب ماه میاد
یه شب ماه میاد
احمد شاملو ۱۳۳۲
شما دعوتید به شیعه بلاگ...
منتظر نظرات سبز شما هستم..
در صورت تمایل برای تبادل لینک خبرم کنید.
یاعلی