باران
دوشنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۱۸ ب.ظ
آنگاه بانوی پر غرور عشق خود را دیدم
در آستانه پر نیلوفر،
که به آسمان بارانی می اندیشید
و آنگاه بانوی پر غرور عشق خود را دیدم
در آستانه پر نیلوفر باران،
که
پیرهنش دستخوش بادی شوخ بود
و آنگاه بانوی پر غرور باران را
در آستانه نیلوفرها،
که از سفر دشوار آسمان باز می آمد.
این شعر رو خیلی دوست دارم...
زیباست...
شاعر: احمد شاملو
از دفتر باغ آیینه
۹۴/۰۵/۲۶