با خیالت
سه شنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۲۷ ق.ظ
❣
چو در بستی به روی من به کوی صبر رو کردم
چـو درمانم نبخشیدی به درد خویش خـو کردم
چـو درمانم نبخشیدی به درد خویش خـو کردم
چرا رو در تو آرم من ، که خود را گم کنم درتو
به خود باز آمدم نقش تو در خود جستجوکردم
خیـالـت سـاده دل تر بود و با ما از تو یکـروتـر
مــن ایـنـها هـردو با آیـیــنه دل روبـرو کــردم
فـشردم بـا هـمه مستی به دل سنـگ صبـوری را
ز حــال گــریـه پنـهان حـکایت بـا سبـو کـردم
فـرودآی ای عـزیـز دل کـه مـن از نقش غیر تـو
ســرای دیده با اشـک ندامت شسـتـشو کــردم
"صفـایـی بـود دیـشب بـا خیـالت خـلـوت مــا را
ولـــی مــن بـاز پنـهانی تـو را هـم آرزو کـردم"
مـلول از نــالـه بـلـبل مبـاش ای بــاغبـان رفـتـم
حـلالـم کـن اگر وقتی گلی در غنچه بو کردم
تـو بـا اغـیـار پیش چشم من می در سبـو کـردی
مـن از بیـم شمـاتت گـریه، پنـهان در گلو کردم
حـراج عشـق و تــاراج جـوانـی وحشـت پـیـری
در ایـن هنگام من کاری که کردم یاد او کردم
از ایــن پـس شهـریـارا ! مــا و از مـردم رمیدنـها
کـه مـن پیـونـد خـاطـر با غزالـی مشکمو کردم
شاعر: شهریار
شاعر: شهریار
*****
با تشکر از دوست عزیز:
۹۵/۰۵/۰۵
امشب چقدر جای تو خالیست ماه من
دردی عمیق بر دل من چنگ میزند
این واژه های زخمی و صادق گواه من
راهی به آسمان تو پیدا نمیکنم
بی فایده ست پر زدن گاه گاه من
تا باورت شود که چه دلتنگ مانده ام
بگذر شبی ز تنگ غروب نگاه من
من یوسفانه چشم امیدم به سوی توست
ای مهربان عبور کن از پیش چاه من
آن روزها که عشق قبولم نکرده بود
بی موج بود زندگی روبراه من
تنهاخطای زندگیم عشق بود وبس
روکن به من قشنگ ترین اشتباه من