گره کور که می دانی چیست؟
گره کور که مى دانى چیست؟؟
مقصد دور که مى دانى چیست؟
صاحب رحمت و سخا و کرَم
حال ناجور که مى دانى چیست؟…
---
همگان فکر اشهدم کردند
همه دکتران ردم کردند
تا که دیدند حال و روزم را
همه تجویزِ مشهدم کردند
---
بى خبر آمدم نگاهم کن
درد و رنجم، تو رو به راهم کن
من زمین خورده ام، به جان خودت
دست من گیر و عبد شاهم کن
---
گوش من را پر از صدا کردى
مادرم گفت چه دعا کردى؟؟
تا به خود آمدم فقط دیدم
حاجتم را شما روا کردى
---
دوست دارم همین هوایت را
مى شناسم صداى پایت را
باورم نیست باز مى بیند
چشم من گنبد طلایت را
---
اى بلندِ طلایىِ والا
گنبدت آفتاب کشور ما
سیدى، یا بن فاطمه، الغوث
دست من را بگیر اى آقا
---
من زبانم به لغو چرخیده
بینى ام بو زیاد بوییده
بو فقط عطر پنجره فولاد
نام تو آبروم بخشیده
---
رفت از عمر من بهاران ها
خسته ام کرد طول دوران ها
سایه ات مستدام باد آقا
در دلم تازه اى چو باران ها
---
روزى ام گشته حج قوم فقیر
صوت نقاره خانه، صوت بشیر
تو که خواندى مرا بیا مولا
جان زهرا بیا و دست بگیر
---
من، شما و خدا و بارانش
این تو و آیه هاى قرآنش
من غلامِ قمر، غلامعباس
این تو و این قسم به دستانش
---
آخر کار اگر نظر کردى
خستگى از تنم به در کردى
لطف تو باشد اى امام رئوف
گر ز خاک درت گذر کردى
---
ور نکردى نظر به عبد خراب
این نگاه شماست کار صواب
بیرق از خانه ات برون نرود
خواهشا روى از غلام متاب
شاعر:
_بیرق
****
با تشکر از دوست عزیز: