
و در آغاز یک پایان، اگرچه اندکی دیرست
هوا سرد و تنم سرد و تمام رخت خوابم سرد
تو در آن سوی دیواری، من اینجا هم اتاق درد
من از یک شهر مطرودم، که با کفشم هم آغوشست
و یک پاییز ده ساله، که از یادت فراموشست
" هلیا صدیقی "
با تشکر از دوست عزیز:
мдjiD ××آریایــــــــیها××