مبلغی هست که من مشتری اخمِ توام
مقصدی هست که من رهروِ ایمای توام
گِلِ من ، مدهوش آب تنِ توست
تویی آن مذهب و دین و وطنم
راهِ من ، خطِ دستان تو است
پلکِ من ، دستخوشِ تاراتِ پَرَت
قطره قطره ، من شَوم قربانِ دریای لبت.
دریای بتی ، تو میکده ، تو صادقی ، گِرانی
تو محفلی ، تو جِرمی و تو عنصر
تو حافظی ، تو مسجدی ، تو کوکبِ درخشان
تویی همان مرهمِ زخمِ پنهان.
- محرمی نیست وگرنه که خبر بسیار است..
- شنیدستم که شهبازی کهنسال..
- زمان رفت و زان آدم از چند رنگ به هرجای گردون نهادند چنگ..
- من اگر ساز کنم حاضری آواز کنی؟
- گفتم ای دل نروی؟ خار شوی زار شوی..
- این چیست که چون دلهره افتاده به جانم
- بیا وتو سکوت کن
- شعر هم مرگ از علیرضا آذر
- راه دل
- مِــــــــــه
پربیننده ترین مطالب
- نه مغرورم، نه دلسنگم، نه از تحقیر می ترسم.
- نکند فاش شود راز میان من و تو
- این کیمیای تازه دستاوردِ عشق است..
- یک عمر اگر فدای تو بودم مرا ببخش ..
- من گرفتار شبم..
- جانا بیار باده که ایام میرود
- شده عشقت به کسی بیشتر از حد باشد
- نروید آی! به چشمان شما محتاجم ..
- قـــلـــــم
- زمستان سر زده اینجا، هوا سرد و نفس گیرست
محبوب ترین مطالب
- شب های بعد از او عذابی بی سحر بود ..
- خیال پدر ..
- پدر رفته است ..
- نگذارید که بی باده بمانم گاهی..
- پاییز اگر رها کند مویت را ..
- شده تقدیر کسی باشی و قسمت نشود ..
- واعظی پرسید از فرزند خویش ..
- قصه اینجاست که شب بود و هوا ریخت بهم ..
- از زندگانیم گله دارد جوانیم ..
- دیگر بهار هم سرحالم نمی کند ..