دنـــیـــای شـــاعـــران

شعرهایی از شاعران محبوب و دوست داشتنی

دنـــیـــای شـــاعـــران

شعرهایی از شاعران محبوب و دوست داشتنی

دنـــیـــای شـــاعـــران

زندگی... جیره مختصری است،

مثل یک فنجان چای،

وکنارش عشق است،

مثل یک حبۂ قند،

زندگی راباعشق،

نوش جان بایدکرد.‎

"سهراب سپهری "


سهراب سپهری :

زندگی رسم خویشاوندی است

زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ

پرسشی دارد اندازه ی عشق

زندگی چیزی نیست که لب طاقچه ی عادت از یاد من و تو برود

زندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد

زندگی سوت قطاری است که در خواب پلی می پیچد

زندگی مجذور آیینه است

زندگی گل به توان ابدیت

زندگی ضرب زمین در ضربان دل ماست

زندگی هندسه ی ساده و یکسان نفسهاست

____________________________________________

_دوستان ممنون که به وبلاگم سرزدید
_لطفا نظر فراموش نشه...
اومدید یه نشون بزارید متوجه بشیم یکی اومده!:)

==> نظر یا پیشنهادی هم بود خوش حال میشم به اشتراک بزارید..

نکته: دوستان از اونجایی که من همیشه نیستم و گاهی دیر به دیر میتونم سر بزنم اگر نظر یا درخواستی دادید و برای جواب طول کشید خواستم اطلاع بدم وقتی ببینم قطعا جواب خواهم داد‌‌‌ .. سپاس ازحضور و نگاهتون..🌷

^_^
تشکر
آریانا (آرامش یک رویا)

با تشکر ویژه از دوست عزیز(^_^):
мдjiD ××آریایــــــــیها××

سیاه چاله زمان
نویسندگان

۲۲۴ مطلب با موضوع «اشعار متفرقه» ثبت شده است

"پنجشنبه ی تلخ "


کوچه ای خلوت،نگاهی پر طمع،دیدم چرا ؟
چشم خیس از دخترک،درکوچه خندیدم چرا ؟

ترک دنیا میکند ، دنیا خرابش کرده اســـت
دیدم و با بی محلی زود چرخــیدم چـــرا ؟

شکوه ای دارم خدایا،با که گویم درد خــــود
از خودم دارم گلایه دیر جـــنبیدم چـــــرا ؟

تیغ تیز و شاهرگ،مردم کجا؟قاضی کــجا؟
از که میترسی دلا،من غرق تردیــــدم چرا؟

چشم پوشی میکنم،اما خدا با مــن بــــگو
درد او بی مادری بود و نفهمیدم چــــرا ؟

شاعر: ناشناس



🌺🌺🌺🌺🌺🌺


با تشکر از دوست عزیز:

мдjiD ××آریایــــــــیها××


🌺🌺🌺🌺🌺🌺


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۳۶
آرامش یک رویا


روزی از راه آمدم اینجا ، ساعتش را درست یادم نیست


دیدم انگار دوستت دارم ، علّتش را درست یادم نیست



چشم من از همان نگاه نخست ،با تو احساس آشنایی کرد


خنده اَت حالت عجیبی داشت ، حالتش را درست یادم نیست



زیر چشمی نگاه میکردم ،صورتت را و در خیال خودم


می زدم بوسه بر کنار لبت ،لذّتش را درست یادم نیست



آن شب از فکر تو میان نماز، بین آیات سوره توحید


لَم یَلِد را یَلِد ولَم خواندم ، رکعتش را درست یادم نیست



باورش سخت بود و نا ممکن، که دلم بوی عاشقی می داد


پیش از این او همیشه تنها بود ،مدّتش را درست یادم نیست



مانده بود از تمام خاطره ها یک نفر در میان آئینه


اسم او مهرداد بود اما شهرتش را درست یادم نیست



خواب تو خواب هر شبم شده بود راه تعبیر آن سرودن شعر


یک غریبه همیشه پیش تو بود ،صورتش را درست یادم نیست



عادت عشق دل شکستن بود و مرا عاشق نگاه تو کرد


واقعاً او چه خوب می دانست عادتش را درست یادم نیست



عاقبت مرد بین آئینه بی خبر رفت و در شبی گم شد


چون لیاقت نداشت یا اینکه ، جرأتش را درست یادم نیست


شاعر: مهرداد_بابایی 


🌺🌺🌺🌺🌺🌺


با تشکر از دوست عزیز:

мдjiD ××آریایــــــــیها××


🌺🌺🌺🌺🌺🌺




۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۲۷
آرامش یک رویا

تو که راهی شدی،نمیدانی،معنی بی قرار یعنی چه  ..

مثل یک ماهواره ی تنها،گم شدن در مدار یعنی چه..

 

حمله ی لشکر غزل دیدی؟ امشب از حس شعر لبریزم

غرق آرامشی نمی فهمی،لحظه ی انفجار یعنی چه..

 

می روی سمت یک فراموشی..چمدانی گرفته دستت را..

شاعری بی قرار می فهمد،سوت ِ تلخِ قطار یعنی چه..

 

با صدای رسا که می خندی، بنده مسئول خنده ها هستم

بی خیالی تو و نمی فهمی،شانه ی زیر بار یعنی چه..

 

دل من را زدی به دریاها،این دلی که ندیده دریا را

چشم دریایی ات به من فهماند،آبی بی گدار یعنی چه..

 

مدتی می شود پر از دردم ، مثل یک سال پیشِ ِ حال خودت

تو خودت هم که خوب میدانی،قرص..روزی سه بار یعنی چه..

 

آه! با میله های مواجی،چشم های تو در محاصره است

مژه هایت به من نشان دادند،آسمان در حصار یعنی چه..

 

شاعری خسته از غزل هایش،سمت باران دوباره راه افتاد

هیچ کس..هیچ کس نمیداند،پرسه در لاله زار یعنی چه..

 

قم همیشه غریب و دلگیر است،باز هم شکر حق که(بانو)هست

تو که طهرانی و نمی فهمی،غربت یک دیار یعنی چه...

 

شاعر: محمد_شریف

🌺🌺🌺🌺🌺🌺


با تشکر از دوست عزیز:

мдjiD ××آریایــــــــیها××


🌺🌺🌺🌺🌺🌺




۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۲۲
آرامش یک رویا

حس میکنم در عمق دریای خزر هستم
از بس که امشب در خیالت غوطه ور هستم

من مثل آن نامه که در یک بطری کوچک
خود را به ساحل می رساند خوش خبر هستم

شادم اگر بر روی لبهای تو لبخند است
غمگینی آن روزی که میدانی پکر هستم

گفتی شنا کردن در این دریا خطرناک است
اما ندانستی که من اهل خطر هستم

فردا، میان آنهمه صیاد مروارید
آنکه می آید دست پر من یک نفر هستم

شاعر: مهسا تیموری

🌺🌺🌺🌺🌺🌺


با تشکر از دوست عزیز:

мдjiD ××آریایــــــــیها××


🌺🌺🌺🌺🌺🌺



۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۴ ، ۰۹:۱۵
آرامش یک رویا

نور، از چشم من افتاده ست، در چشم شبت
خیره کرده، کهکشان را، برق هردو کوکبت

با زبان بی زبانی، ساده نیشم می زنی
طالعم افتاده در برج قمر در عقربت

در کنارم می نشینی، قندپهلو می شوم
دوست میدارم، بنوشم چای با قند لبت

کافرم کردی به پرهیز از خطوط قرمزت!
مؤمنم کردی به موی مشکی لامذهبت

« إِنَّ » با هر « عُسْرِ یُسْرًا » حکمت درد من ست
قسمت این بوده، بسوزم مدتی را در تَبت

شاعر: حسن رحمانی نکو


با تشکر از دوست عزیز:

мдjiD ××آریایــــــــیها××


🌺🌺🌺🌺🌺🌺


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۴ ، ۰۹:۱۱
آرامش یک رویا

وای اگر یک شب در آغوشم بگیری محشر است
تنگ بین ِ بازوان ِ تو اسیری محشر است

تا تویی ماه ِ تمام ِ هر شب ِ این آسمان
حال و روز ِ کهکشان ِ راه ِ شیری محشر است

شاهبانو! میشود باشم وزیر ِ عاشقت؟
شاهنامه گاه در قطع ِ وزیری محشر است

طرح ِ اسلیمی ِ گُل از خوشخرامی های ِ توست
نقش ِ جای ِ پات بر فرش ِ کویری محشر است

تا بیایی می پرد از سر خماری ِ بهار
دستمالی پشت ِ "شیشه" "گرد"گیری محشر است

کاش میشد پابه پایت از جوانی بگذرم
دست ِ تو باشد عصای ِ دست ِ پیری محشر است

"بی تو مهتابم گذشتم باز از آن کوچه شبی" *
آه.. این شعر ِ "فریدون ِ مشیری" محشر است

گریه ام پرسید از دلتنگی ام تکلیف چیست؟
گفت خوب است انتظار اما بمیری محشر است

آنقدر حالم نپرسیدی که پوسیدم به خاک
تا بیایی و سراغم را بگیری "محشر" است

شاعر: شهراد میدری

***

با تشکر از دوست عزیز:

мдjiD ××آریایــــــــیها××


🌺🌺🌺🌺🌺🌺
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۴ ، ۲۲:۲۸
آرامش یک رویا

کودکی در گوشه ای کز کرده بود ..
آتشی روشن ز کاغذ کرده بود ..
...
سوز سرما بود و کودک بی لباس ..
صورتش سرخ و نگاهش آس و پاس ..
...
صد تَرَک در دستهای کوچکش ..
خط پیری بر جبینِ کودکش ..
...
ضَجّه می زد ناله را در خویشتن ..
دردِ یک صد ساله را در خویشتن ..
...
ابر می بارید و سرما بس عجیب ..
باد هم شلاق می زد نانجیب ..
...
رهگذرها جملگی در کارِ خویش ..
یک به یک گمگشته در افکار خویش ..
...
زین میان یک تَن به کودک خیره بود ..
غصه ی کودک به جانش چیره بود ..
...
اشک در چشمان مستش حلقه بست ..
بر سر کودک کشید از مهر دست ..
...
مثل یک مجنون لباسش را درید ..
اشک ریزان بر تن کودک کشید ..
...
کودک بی چاره با یک آه سرد ..
با صدایی زخمی از چنگال درد ..
...
دیده بالا برد و با آن مرد گفت ..
از خدا کُت خواستم او هم شنفت ..
...
با خدا فامیل نزدیکید نیست ؟..
از کنار او مرا دیدید نیست ؟..
...
گفت آری بنده ی اویم رفیق ..
گر چه طاعت را از او کردم دریغ ..
...
خنده بر لبهای کودک نقش بست ..
داد بر آن مرد اشک آلود دست ..
...
گفت می دانستم از انجام کار ..
نسبتی دارید با پروردگار..


***

با تشکر از دوست عزیز:

мдjiD ××آریایــــــــیها××


🌺🌺🌺🌺🌺🌺

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۴ ، ۲۱:۵۸
آرامش یک رویا


این که میدانی کم آوردم که دیگر راز نیست
در جوار مرگ که دیگر فرصت آغاز نیست

 همه ی درهای عالم را بسی کوبیده ام
چه کنم دیگر دری اینجا برویم باز نیست

حس و حالم مرده همچون منزل غم دیده ای
که درونش خبری از نغمه و آواز نیست

در سرای دیگران آوای خوشحالی گر است...،
در سرای این دل متروکه جز غم ساز نیست

سیم آخر گر زنی و مرز ماتم رد کنی
ذره ای باکَت از این شهره پر از سرباز نیست

چون که غم در واژه های نیک طغیان میکند
اینکه میدانند کم آوردست، دیگر راز نیست...


شاعر: نیڪــــــــــ



با تشکر از دوست عزیز:

мдjiD ××آریایــــــــیها××

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۴ ، ۲۱:۵۳
آرامش یک رویا

وقتی گلوله به سرباز می‌خورد
سرباز نمی‌میرد

مادرش می‌میرد
پدرش می‌میرد
خواهرانش می‌میرند

و معشوقه ای
و بوسه ای
و کودکی

گلوله سرباز را نه؛

      یک نسل را می‌کشد..


شاعر:؟؟؟


با تشکر از دوست عزیز:

мдjiD ××آریایــــــــیها××

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۴ ، ۲۱:۵۱
آرامش یک رویا

باز دل ابری باران شکست
بغض من و ابر و خیابان شکست

باز دلم لب به غزل باز کرد
قفل زبان بسته ی زندان شکست

قلب ترک خورده ی من در حرم ,
توی قم و رو به خراسان شکست

هرچه به جا از من من مانده بود
آه که در آینه بندان شکست

گفتن این شعر که آسان نبود ,
بغض هزار آینه با آن شکست

در سرم این سیر , مکرر گذشت:
من , تو , هوس , حادثه...تاوان ... شکست

شاعر: وجیهه جامه بزرگی


با تشکر از دوست عزیز:

мдjiD ××آریایــــــــیها××

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۴ ، ۲۱:۴۹
آرامش یک رویا