نکند فاش شود راز میان من و تو
فاصله حکم دهد باز میان من و تو
نکند کوچه بفهمد که دل تنگ همیم
راه باطل بکشد باز میان من و تو
نکند وعده دیدار به تاخیر افتد
لج کند ساعت دیوار میان من و تو
نکند خانه ی آباد........ شود ویرانه
جغد شومی دهد اواز میان من و تو
نکند پاک شود خاطرم از خاطر تو
مهر باطل بخورد عشق میان من وتو
نکند هردو فراموش کنیم وقت قرار
جاده هم چشم براه مانده میان من وتو
نازنین درد فراقت چه بگویم کم نیست
حسرتم مات نشسته ست میان من و تو
نکند سنگ صبور دل ز صبوری بکند
بپرد کفتر مهر باز ز بام من و تو
شاعر: جواد الماسی
*****
با تشکر از دوست عزیز: