خود را شبی در آینه دیدم دلم گرفت
چهارشنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۴۳ ق.ظ
خود را شبی در آینه دیدم دلم گرفت
از فکر اینکه قد نکشیدم دلم گرفت
از فکر اینکه بال و پری داشتم ولی
بالاتر از خودم نپریدم دلم گرفت
از اینکه با تمام پس انداز عمر خود
حتی ستاره ای نخریدم دلم گرفت
کم کم به سطح آینه برف می نشست
دستی بر آن سپید کشیدم دلم گرفت
دنبال کودکی که در آن سوی برف بود
رفتم ولی به او نرسیدم دلم گرفت
شاعر : سید مهدی نقبایی
با تشکر از دوست عزیز:
۹۴/۰۵/۲۱