باز آی که از عشق تو من کام بگیرم
دوشنبه, ۳ اسفند ۱۳۹۴، ۰۵:۳۶ ب.ظ
بازآی که از عشق تو من کام بگیرم
چون خلسه ی سیگار من آرام بگیرم
رسوا شده ی شهرم و در خویش شکستم
بسپار دلت را که سرانجام بگیرم
بگذار که من مست تو باشم و لبالب
هی جام پس از جام پس از جام بگیرم
با قاصدک صیح غزل خوان تو باشم
با عشق تو از پنجره پیغام بگیرم
آبادی من باش که در بطن غزلها
از عطر تو و موی تو الهام بگیرم
تا دست حوادث ندهد حُکم جدیدی
مانم که جزای تو به فرجام بگیرم
تاکی بنشینم که تو از راه بیایی !
یا نامه ی سربسته ی بی نام بگیرم ؟!
شاعر: نرگس بهارلویی
با تشکر از دوست عزیز:
۹۴/۱۲/۰۳