باز دل ابری باران شکست
جمعه, ۷ اسفند ۱۳۹۴، ۰۹:۴۹ ب.ظ
باز دل ابری باران شکست
بغض من و ابر و خیابان شکست
باز دلم لب به غزل باز کرد
قفل زبان بسته ی زندان شکست
قلب ترک خورده ی من در حرم ,
توی قم و رو به خراسان شکست
هرچه به جا از من من مانده بود
آه که در آینه بندان شکست
گفتن این شعر که آسان نبود ,
بغض هزار آینه با آن شکست
در سرم این سیر , مکرر گذشت:
من , تو , هوس , حادثه...تاوان ... شکست
شاعر: وجیهه جامه بزرگی
با تشکر از دوست عزیز:
۹۴/۱۲/۰۷